جدول جو
جدول جو

معنی مسالمت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مسالمت کردن(شَ لَ / شِ لِ / لَ اَ تَ)
صلح کردن. آشتی کردن. از در آشتی درآمدن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پترنیدن پوردن دشمنی کردن در افتادن برمخیدن خلاف کردن ضدیت کردن: و مخالفت یکدیگر مکنید تا من بازآیم
فرهنگ لغت هوشیار
آمیزش کردن آمیزش کردن معاشرت کردن: اگر با بزرگان و سپاهسالاران و عمیدان محتشم مخالطت بیشتر کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مساعدت کردن
تصویر مساعدت کردن
یاری کردن یارمندی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسارعت کردن
تصویر مسارعت کردن
شتاب کردن، پیشدستی کردن شتاب کردن تندشتافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسامحت کردن
تصویر مسامحت کردن
مسامحه کردن: در تقریر آن مواضع مسامحت کرد
فرهنگ لغت هوشیار
مطالبه کردن: روح افزای بر بالین دایه نشست و از هر گونه مطالبت میکرد و میگفت: ای رعنا، این چکار بود که تو کردی ک
فرهنگ لغت هوشیار
معالجه کردن: و از هرسه عالم داروها برگزید و خود را بدان معالجت کرد
فرهنگ لغت هوشیار
پتودن پایداری کردن ایستادگی کردن ایستادگی کردن پایداری کردن} امیر خراسان... بپاسخ گفت که کار ایشان زیادت از آن است که با ایشان مقاومت و مقاتلت توانیم کردن،) (سلجوقنامه ظهیری. چا. خاور 15)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
Contradict, Contravene, Disagree, Disapprove, Foil, Oppose, Thwart, Veto
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
Balk, Resist, Withstand
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
Bother, Heckle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
contredire, contrevenir, être en désaccord, désapprouver, contrecarrer, s'opposer, opposer un veto
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
déranger, interrompre
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
recusar, resistir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
турбувати , перебивати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
incomodar, interromper
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
contradecir, contravenir, estar en desacuerdo, desaprobar, frustrar, oponerse, vetar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
molestar, interrumpir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
desmayarse, resistir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
sich weigern, widerstehen, standhalten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
storen, onderbreken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
weigeren, weerstaan
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
tegenspreken, in strijd handelen, het niet eens zijn, afkeuren, verhinderen, zich verzetten, dwarsbomen, vetorecht uitoefenen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
суперечити , порушувати , не погоджуватися , не схвалювати , заважати , протистояти , перешкоджати , накладати вето
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
widersprechen, verstoßen, nicht einverstanden sein, missbilligen, vereiteln, sich widersetzen, ein Veto einlegen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
відмовлятися , опиратися , витримувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
отказываться , сопротивляться , выдерживать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
беспокоить , перебивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
противоречить , нарушать , не соглашаться , не одобрять , разрушать , противостоять , препятствовать , наложить вето
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مقاومت کردن
تصویر مقاومت کردن
odmawiać, opierać się, wytrzymywać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
zaprzeczać, naruszać, nie zgadzać się, nie aprobować, udaremnić, sprzeciwiać się, udaremniać, wetować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
contradizer, contravenir, discordar, desaprovar, frustrar, opor-se, vetar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مزاحمت کردن
تصویر مزاحمت کردن
przeszkadzać, przerywać
دیکشنری فارسی به لهستانی